راهِ هدف
بشر در رنج و تاریکی است. رنج بشر از توهّم و نادانی او نسبت به “حقیقت یگانه” سرچشمه میگیرد. برای نجات و تعالی بشر، برای نابودی رنج و نادانیاش، او باید به “حقیقت خود” بازگردد و اینچنین است که زندگی متعالی تحقّق مییابد.
و هدف ما، بازگشت به حضور الهی و هستی نامحدود است. هدف ما، وصول به یگانه حقیقت زنده و لایتناهی است. هدف ما، وصل به اوست.
حال که نجات و تعالی بشر، در زندگی الهی و حضور خداست، چگونه میتوان به حضور الهی رسید و الهی زیست؟ با خداگرایی و حقیقتگرایی محض. با تسلیم کامل به جریان حقیقت زنده. یعنی ارتباط همهجانبه با حضور الهی و دریافت آن در همهٔ ابعاد. تسلیم بودنِ نفس، ذهن و قلب. تسلیم ساختنِ آگاهی، کلام و عمل.
تسلیم و خداگرایی، با عاشقانه زیستن در حضور الهی تحقّق مییابد. با ارتباطی عاشقانه با حقیقت، و این همان هنر عشق ورزیدن است. ما چه باور کنیم و چه نکنیم، عاشق و مجذوب او هستیم. تنها به نسبتهای مختلف از این عشق غافل شدهایم و بخواب رفته یا بیداریم.
ببینید که ارتباط عاشق حقیقی با معشوق خود چگونه است. اگر اینگونه با خداوند در ارتباط باشید، رستگارید و در اتصال.
آنچه گفتم خلاصهٔ تعلیمات پیامبران و معلّمین الهی بود. واقعیت را دریابید پیش از آنکه دیر شود.
منبع: کتاب جریان هدایت الهی
نظر دهید