دیدگاه کوانتومی و تأثیر بسم الله الرحمن الرحیم
«بر اساس دیدگاه کوانتمی و اثر مشاهده گر [۱] هیچ کلامی مانند بسم الله الرحمن الرحیم نمی تواند تغییرات همه جانبه و سریعی را در زندگی ذهنی و عینی انسان ایجاد کند. این موضوع قویاً قابل اثبات است.»
(از استاد ایلیا رام الله)
وقتی این گفتار را خواندم با اینکه به درستی اش واقف بودم سعی کردم بفهمم موضوع دیدگاه کوانتومی چیست و ارتباطش با بسم الله الرحمن الرحیم چگونه است.
می دانستم که این موضوع دارای سابقه قابل ملاحظه ای در دیدگاههای فیزیک نوین است، بنابراین به منابع مربوطه نگاهی کردم. در کتابی راجع به دیدگاه کوانتوم و تاثیر نگاه و درک انسان بر شکل دادن جهان مثالهای جالبی داشت. در بخشی از آن اینطور نوشته بود: «فیزیکدانها به شواهد محکمی دست یافته اند مبنی بر اینکه الکترونها و سایر کوانتاها زمانی به شکل ذرات جلوه می کنند که ما به آنها نگاه می کنیم. در سایر مواقع آنها به صورت امواج رفتار می کنند. این همانقدر شگفت آور است که ما توپ بولینگی داشته باشیم که وقتی آن را می سرانیم و بدان نگاه می کنیم از خود ردپا بجا می گذارد، ولی تا چشم بر هم می زنیم طرحی موج گونه پیدا می کنند.
یکی از دانشمندان می گوید گاه به این خیال می افتد که جهان پشت سرش همیشه حکم یک سوپ کوانتوم را دارد که بسیار گنگ و مبهم است و مدام در حال جاری شدن. اما هر گاه سر را بر میگرداند و می کوشد به این سوپ کیهانی چشم بدوزد، نگاه او بلافاصله آن را سرجایش خشک می کند و به واقعیت عادی برمیگرداند. به اعتقاد او، از این لحاظ ظاهرا ما قدری شبیه میداس هستیم. آن پادشاه افسانه ای که هیچ گاه حس لمس ابریشم یا نوازش دست انسان را نمی شناخت، زیرا هر آنچه را دست می زد به طلا تبدیل می شد.»[۲]
بر اساس همین دیدگاه کوانتومی انسان در جهانی که برای خود می سازد و در وقایع آن جهان شریک است. این شراکت نه فقط توسط اعمال مستقیم او بلکه توسط بینش و نگرش او به هستی در زندگیش دخالت می کند و آن را شکل می دهد.
وقتی این موضوع را متوجه شدم موضوع برایم اینطور معنی پیدا کرد که انسان با شکل دادن ذهن و تصمیمات و بینش خود در خط تعلیم «بسم ا... الرحمن الرحیم» می تواند زندگی خود را با محبت، بخشش و برکت خداوند پیوند دهد.
به اینجا که رسیدم به نظرم آمد که واقعا این انسان است که ذهن خود را طوری تربیت می کند که جنبه های گوناگونی از هستی را به درون خود بپذیرد. خیلی از انسانها یاد گرفته اند که خشونت و نفرت و حسد و چیزهایی اینچنینی را به درون بینش خود راه دهند. این افراد در زندگیشان با مظاهر چنین چیزهایی بیشتر مواجه می شوند تا با رحمت و برکت و سادگی.
تعدادی از افراد هم هستند که توانسته اند با مظاهر رحمت و برکت خدا ارتباط برقرار کنند و بر اساس دیدگاه کوانتومی همین چیزی که آنها به ذهن و بینش خود راه داده اند در زندگی شان بیشتر وارد شده است.
به یاد پیرمردی افتادم که دیروز در پارک با او آشنا شده بودم. اهل لار بود و می گفت که هر چه از خدا خواسته به او داده و با اینکه شخص پولداری نبود اما از زندگیش، بچه هایش، فرصتهایش و خدایش راضی و متشکر بود.
به نظرم این پیرمرد بدون هیچ آموزشی توانسته بود حداقل بخشی از رحمت و بخشش خداوند را، همان وعده بسم الله الرحمن الرحیم را در زندگی خود متجلی کند.
نظر دهید