ایلیا «میم» کیست؟

  1. معرفی
  2. آموزگار بزرگ تفکر
  3. آثار توقیف شده

Ostad-Iliyaایلیا رام الله در میان پیروان خود و در نقاط مختلف دنیا به اسم‏های مختلفی شناخته شده است... ظاهر او شباهتی به افراد مذهبی ندارد و خود مؤکداً گفته است که مذهبی و متشرع نیست . وی در باره دین و مذهب آموزش نمی دهد و به سوالات شرعی نیز پاسخ نمی گوید اما با این وجود اکثر تعلیمات او در راستای احیاء معنویت الهی و معرفت باطنی است....

ادامه مطلب

 

Peyman Fattahi- Elia Ramollah 1علم تفکر زیرساخت اصلی دانایی و هوشمندی انسان است... درواقع می‏توان گفت که علم تفکر تکنولژی هوشمندی و روش‏های دانایی است و این موضوع تأثیرات بسیار تعیین‏ کننده و اساسی خود را در حل مسائل (جدای از مقوله اطلاعات) بجا می‏گذارد. از این دیدگاه، با تحلیل شخصیت معلم بزرگ، ایلیا «میم» به نتایج جالبی برمی‏خوریم که به نوعی می‏تواند نمایانگر ابعادی از این تکنولژی هوشمند باشد...

ادامه مطلب

 

 

تا سال 1386 حجم متون تعلیمی او به بیش از 4000 صفحه رسید که در قالب 40 عنوان کتاب گردآوری شده بود. به جز کتاب «جریان هدایت الهی» که حاوی مجموعه سخنرانیهای ایلیا «میم» در سن 23 سالگی است -و در سال 77 با تدوین یکی از شاگردان وی چاپ شد- کلیه کتب تعلیمی وی تحت توقیف دایره ادیان و مذاهب اطلاعات بوده و اجازه انتشار ندارند.فهرستی از مکتوبات تعلیمی استاد ایلیا «میم» که تا سن 33 سالگی از ایشان در دست است عبارتند از ...

ادامه مطلب

 

قصار روز

Category مقالات خواندن 5453 دفعه

جفت روحی

روح انسان در حال چرخش است. این روح و روان را باید با روح و روانی جفت کنید که با هم متناسب و هماهنگ و موزون باشند جز این سیالیت آنها و جریان سرنوشتشان با اشکال مواجه خواهد شد. زندگی بر آنان سخت می شود و شاید هم در درونشان متوقف گردد.

ایلیا میم

در ابتدا همه ما یکی بودیم، فاصله ای بینمان نبود، افکارمان از هم جدا نبود. و یکپارچه بودیم . . هنگامی که اولین ارواح از اصل جدا گشتند و به زمین فرستاده شدند، جستجو برای بازگشت به تکامل آغاز گردید. تنهایی اولین درد شد و اولین آرزو مصاحبت با مونسی. گویی آدمی به دنبال چیزی برای کامل شدن بود و چون ماهیتش را به خاطر نداشت آن را نیمه گمشده خود نامید. و به جستجوی آن پرداخت . . هر چند امروزه کار، تلویزیون، سینما و سایر سرگرمی ها ی روزمره آنچنان حواس ما را به خود پرت کرده اند که دیگر متوجه احساس دلتنگی مان نیستیم و آن را تا حدودی فراموش کرده ایم و یا به نحوی این احساس را سرکوب می کنیم با این حال صدای نرم و آرامی هنوز هم در گوشمان نجوا می کند، حتی اگر آن صدا را نشنویم. بنا بر این تمایل بازگشت به تکامل، در زندگی هر کسی پیش خواهد آمد و تلاش برای یافتن جفت روحی حقیقی می تواند نشانی برای این جستجو باشد. عده ای از فلاسفه از جمله افلاطون بر این عقیده بودند که خداوند ارواح را مدور و به شکل کره خلق کرد؛ آنگاه هر یک را به دو نیمه تقسیم نمود و هر نیمی را در جسمی قرار داد و هر جسم چون با جسم دیگری برخورد کند که نیمه دیگر روحش در آن است بخاطر همین مناسبت قدیم که بین آنها ست میان آنها عشق پدید می آید. شاید به همین علت افلاطون گفته است: عشق نزدیک ترین دوست آدمیان است و شفابخش دردهایی که راه خوشبختی را بر بشر گرفته اند.

آدمی وقتی به نیمه خود می رسد خواه آن نیمه زن باشد یا مرد، حس محبت و دوستی و خویشاوندی می کند و اگر بتواند نمی خواهد لحظه ای از نیمه خود جدا شود. همه عمر را می خواهد با او بگذراند اما اگر سوال کنی نمی تواند علت را برای شما بگوید چرا که عشق آنها به پیوند، به منظور بهره مندی عاشقانه از هم نیست بلکه چیزیست که جان طالب آنست و زبان از بیان آن عاجز است.

خصوصیات جفت روحی:

حال باید بدانیم که جفت روحی کیست و چه خصوصیاتی دارد؟ جفت روحی در واقع شریک حقیقی هر فرد است و از آنجا که هیچ دو روحی کاملا شبیه هم نیستند، جفت های روحی نیز مکمل یکدیگرند و در تمام دوران زندگی بی آنکه بدانند در حال آماده سازی خود برای رویارویی با یکدیگرند. ، یک هدف، یک آرزو و یک عشق مشترک دارند، عقاید و نظراتشان همانند است و در کنار یکدیگر احساس راحتی بسیار دارند. آنها به یکدیگر وابستگی عاطفی دارند، ارواحشان با یکدیگر آشناست و نوعی کشش روحی و، فکری، و حتی جسمی بینشان برقرار است. روابط آنها بسیار سیال و روان است، با یکدیگر هماهنگ هستند، و آنچه را که می خواهند به سوی خود جذب می نمایند . . آنها از نظر آگاهی هم سطح هستند. و برای رسیدن به اهدافشان به یکدیگر نیازمندند، بنابر این می توانند در رشد و پیشرفت روحی یکدیگر نیز سهیم باشند.

شرایط رویارویی با جفت روحی:

نکته مهم آن است که ملاقات بین جفت های روحی زمانی اتفاق خواهد افتاد که که هردو طرف از آمادگی لازم برخوردار باشند و بتوانند مسولیت یکدیگر را بر عهده بگیرند.

دیگر اینکه موضع هر فرد در برابر عشق و وحدانیت نشان دهنده میزان آمادگی او برای برخورد با جفت روحی خواهد بود. باید ببینیم که آیا مطابق ندای قلبمان عمل می کنیم؟ آیا خرد برتر خود را محترم می شماریم؟آیا به رویاها و ایده هایی که حامل پیام هستند توجهی می کنیم؟ تا چه حد یکدل و یکرنگیم؟ که این یکدلی و یکرنگی خود موید نظر ما در ارتباط با وحدانیت جهان خواهد بود.

باید ببینیم که آیا تا کنون عشق ورزی بی قید و شرط را چه در مورد خود و چه در ارتباط با دیگران تمرین کرده ایم؟ شناخت خودمان اولین گام برای برای شناخت نیمه دیگرمان خواهد بود؛ همچنان که کاویدن ذهن، قلب و روح به منظور درک و فهم نیمه دیگرمان نیز مورد علاقه روح است.

ممکن است بعضی افراد تصور کنند که با یافتن جفت روحی، همه چیز بر وفق مراد خواهد بود که البته اینگونه هم نیست. چرا که در این مرحله روح آماده رشد یافتن است و دو طرف باید با تلاش و سخت کوشی خود در این رشد و بالندگی یاریگر و مشوق هم باشند.

در اکثر مواقع، ملاقات با جفت روحی زمانی صورت می گیرد که اصلا انتظارش را نداریم و در واقع متوجه موضوع نمی شویم. پس باید هوشیار باشیم که در چنین مواقعی سهل انگارانه برخورد نکنیم.

برای روح ظاهر اهمیتی ندارد برای ارتباط با جفت روحی نیازی به دانستن نام او یا شناخت ظاهر او نیست شاید روشهای زیر تا حدی بتواند آمادگی رویارویی با جفت روحی را ایجاد نماید البته این روشها مطلق نبوده و تنها روشهای موجود نیز نمی باشند. :

- می توانید از جملات تاکیدی مثبت استفاده نمایید با این محتوا که جفت روحی تان وجود دارد و در زمان مناسب با یکدیگر ملاقات خواهید کرد. -

- در هنگام خواب می توانید تقاضا کنید که او را در رویا ببینید و با هوشیاری نشانه هایی از او دریافت نمایید .

- مراقب افکار خود باشید چه اگر در مورد یافتن جفت روحی تان افکار مثبت و منفی را توام داشته باشید ممکن است آن افکار منفی بر فکر مثبت شما چیره گردند.

ارواح هم سنخ:

نکته دیگری که وجود دارد تفاوت ارواح هم سنخ با جفت روحی است جفت روحی یک نفر است. اما ارواح هم سنخ بسیارند بطوری که گروه ارواح هم سنخ شما می توانند تعداد زیادی را در بر گیرند. ارواح هم سنخ نیز از قبل با هم آشنایی داشته اند و وقتی در کنار یکدیگرند در بالاترین حد از جنبش و تکاپو و لذت و سروری که می تواند میان انسانها برقرار باشد ُ، قرار دارند. این ارواح از نظر فکری و روحی نسبت به یگدیگر کشش دارند، اما لزوما یک رابطه عاطفی قوی بینشان برقرار نیست و حتی ممکن است علاقه ای هم در میان نباشد.

جفت های روحی حقیقی کسانی هستند که هر لحظه قلب خود را بسوی عشق می گشایند، در مسیری معنوی قرار می گیرند و خدمتی معنوی را به انجام می رسانند. بنابر این رابطه میان آنها محدود به جسم یا شخصیت هر یک نخواهد بود و رابطه ای قلبی خواهند داشت. قلبی که جایگاه همیشگی عشق یکپارچه و در دسترس خداوند است، تا عشق او را به دنیا هدیه نماید. به سراغ آنهایی بروید که عشق را پذیرفته اند تدبیر شگفت انگیز خداوند را در مورد آنها کشف کنید. این افراد ابتدا در قلب و آگاهی یکی شدند و بعد در جسم یکپارچه گشتند. شاید خداوند جفت های روحی را آفرید تا هر یک از آنها تجسم عشق برای دیگری باشند

هنگامی که نیمی از یک قلب باشید با نگاه به دیگری خود را خواهید دید و به همین علت است که جفت های روحی آینه یکدیگرند و بیانگر حالات قلب یکدیگر می باشند.

بر اساس قانون ارتعاش، جفت های روحی هنگامی یکدیگر را پیدا خواهند کرد که بتوانند عشق کاملی را تجربه نمایند. به یاد داشته باشید که اگر هر صبح تنها عشق را ببینید، عاشق باشید و قلبهایتان را با نوای عشق هم آهنگ سازید همواره وجد و سرور به سراغتان خواهد آمد و همه چیز در شعله های این عشق ماهیتی تازه خواهد یافت. جفت های روحی آمده اند تا عشق را به زمین بازگردانند.

پیمان ما با خداوند این است که به هر چه ایمان داشته باشیم، خداوند برایمان آشکار خواهد کرد.

نظر دهید

0