علم تفکر زیرساخت اصلی دانایی و هوشمندی انسان است... درواقع می‌توان گفت که علم تفکر تکنولژی هوشمندی و روش‌های دانایی است و این موضوع تأثیرات بسیار تعیین کننده و اساسی خود را در حل مسائل (جدای از مقوله اطلاعات) بجا میگذارد. از این دیدگاه، با تحلیل شخصیت معلم بزرگ، ایلیا «میم» به نتایج جالبی برمیخوریم که به نوعی می‌تواند نمایانگر ابعادی از این تکنولژی هوشمند باشد...
ورود از دروازه آلفا
چرا بعضی از افراد در انجام کارهای سخت، با کمترین سعی موفق می‌شوند و از سوی دیگر، بعضی دیگر حتی در انجام کارهای ساده با وجود سعی و تلاش بسیار موفق نمی‌شوند؟ آیا بعضی افراد همیشه یا در اکثر مواقع موفق هستند و بعضی دیگر همیشه یا در اکثر مواقع ناموفق؟
می‌دانیم که جهان از ماده و انرژی تشکیل شده. چون ماده نیز شکل تغییر یافته‌ای از انرژی است؛ می‌توانیم بگوییم که جهان از صور گوناگون انرژی ساخته شده است. در بدن ما نیز به عنوان جهان کوچک، معادله انرژی به گونه خاص خود برقرار است؛ هر لحظه ماده به انرژی و انرژی به ماده تبدیل می‌شود. آنچه آن را «انرژی حیاتی» می‌نامیم، سلامت ما را تأمین می‌کند و برای تمام امورات زندگی از آن استفاده می‌کنیم. وقتی مقدار آن زیاد می‌شود، تحرک فیزیکی و خلاقیت ذهنی در ما افزایش می‌یابد و وقتی کم می‌شود، بیمار می‌شویم. نکته مهم در مورد انرژی حیاتی این است که وقتی این انرژی حیاتی در فرد زیاد می‌شود، می‌تواند خواسته‌های خود را به راحتی محقق کند.
بررسی امواج مغزی نشان داده است که در حالات گوناگون، فرکانس امواج مغزی ما تغییر می‌کند. در حالت زندگی معمول و روزمره، روبرو شدن با مشکلات و سختی‌ها، دستگاه، نوسان این امواج را بین ۱۴ تا ۲۶ ارتعاش در ثانیه ثبت می‌کند. این فاصله فرکانسی «امواج بتا» نامیده می‌شود. حالت بتا برای مبارزات زندگی، کار و تلاش در حالت آماده باش است و شخص برای تحمل فشارها آماده می‌شود.
هنگامی که این نوسانات کندتر شود و بین ۸ تا ۱۳ ارتعاش در ثانیه قرار گیرد، شخص حالت رها و توأم با آرامش، لذت و خوشایندی را تجربه می‌کند، انگار دنیا به کام اوست. این فاصله فرکانسی را «حالت آلفا» نامیده‌اند. اگر روند کند شدن نوسانات ادامه پیدا کند و به کمتر از ۷ ارتعاش در ثانیه برسد، به امواج تتا وارد شده‌ایم. در این حالت وضعیت خواب‌آلودگی یا خواب دیدن است. این حالت عمیق‌ترین حالت شکل ریلکس شدن است که شخص قبل از خواب در آن حالت قرار می‌گیرد.
اگر به حالت خواب عمیق و بدون رؤیا برسیم، فرکانس این امواج کمتر شده و به نیم تا ۴ عدد در ثانیه می‌رسد. به این حالت، «وضعیت دلتا» اطلاق می‌شود. نکته این است که وقتی این حالت‌ها را داریم این فرکانس در مغز ثبت می‌شود و وقتی این فرکانس در مغز ایجاد شود، آن حالت‌ها در شخص ایجاد می‌شود.
در حالت آلفا، نیروی حیاتی شخص به شدت افزایش می‌یابد. این امواج نه تنها خواست و اراده شخص را محقق می‌کند و او را به جاذب نیروهای مثبت و رخدادهای مثبت تبدیل می‌کند، بلکه مانند پوششی او را در مقابل خطرات محافظت کرده و به اصطلاح رویین‌تن می‌کند.
امواج آلفا را می‌توان پول باطنی نامید. برای انجام بسیاری از کارهای مادی و معنوی به آن احتیاج داریم. همانطور که وقتی پول دارید می‌توانید بسیاری از چیزها را خریداری کنید، وقتی که امواج آلفای خوبی دارید، می‌توانید خواسته‌های خود را محقق کنید و شاهد موفقیت در زمینه‌های زیادی باشید. بدون امواج آلفا، اگر نگوییم موفقیت‌های شخص به صفر می‌رسد، به حداقل می‌رسد.
روش‌های گوناگونی برای ایجاد امواج آلفا وجود دارد. در ادیان روش‌های عبادت و مراقبه و دعا توصیه شده است. در روش‌های باطنی نیز انجام اعمال، حرکات، تنفس، افکار خوب، درست‌کاری، موجب افزایش امواج آلفا است. اما نکته مهم انجام این اعمال نیست، بلکه مهم عمیق شدن و رسیدن به امواج آلفا است. چیزی که به آن حضور قلب گفته می‌شود. در شبانه روز لازم است زمان‌هایی را در حالت آلفا سیر کنیم. نه تنها سیر کنیم، بلکه مقدار آن باید طوری باشد که بتواند برای حل مشکلات روزمره، باتری‌های درونی ما را شارژ کند.
چه زمان‌هایی امواج آلفا داریم؟
در زمان ریلکس شدن، در زمان مراقبه یا عبادت عمیق، در زمانی که کاری می‌کنیم که از آن لذت زیادی می‌بریم، زمانی که حس می‌کنیم دنیا به کام ماست و بعضی موارد دیگر. بسیاری از نوابغ و هنرمندان بزرگ در زمان خلق آثار خود یا نویسندگان در زمان الهامات برای خلق آثار خود در این حالت بوده‌اند.
چگونه این امواج را تولید و حفظ کنیم؟
اعمال عبادی همچون ذکر عمیق، دعا و ... این انرژی را در شخص ایجاد یا افزایش می‌دهند. اما لازم است که حتماً به گونه‌ای (به اصطلاح با حضور قلب) باشد که فرکانس امواج شخص به حالت آلفا برسد، تا این حالت در شخص شکل بگیرد. مکاتب باطنی نیز هر کدام روش‌های خود را برای افزایش این انرژی دارند از جمله مراقبه، روش‌های یوگا و غیره. بدون وارد شدن به این حالت تغییر و تحول لازم در شخص شکل نمی‌گیرد. دلایل بسیاری از تمرین‌های باطنی مراقبه، مدی‌تیشن و ... برای این است که این حالت ایجاد و در شخص تثبیت شود و شخص تبدیل به کانون جاذب این انرژی درآید.
در این مورد لازم است مطالب بیشتری گفته شود، انشاءا... در فرصت‌های دیگر.
تألیف: الف. ب
منبع: نشریه علم موفقیت (شماره ۱۶)
نظر دهید